جدول جو
جدول جو

معنی هوس جفت - جستجوی لغت در جدول جو

هوس جفت
(هََ وَ جُ)
آنکه با هوس جفت و همراه باشد. هوسناک. پرهوس:
پرستار تو شیرین هوس جفت
به لفظ من شهنشه را چنین گفت.
نظامی
لغت نامه دهخدا

پیشنهاد واژه بر اساس جستجوی شما

(هََ جُ)
جفت. قرین. نزدیک:
مرا گفت جز دخت خاقان مخواه
نزیبد پرستار هم جفت شاه.
فردوسی.
به جای آور سپاس و شکر یزدان
که چون موبد نه ای هم جفت نادان.
فخرالدین اسعد.
چو هم جفت آن بت شدی در نهفت
از آن پس برومند گشتی ز جفت.
اسدی.
دل سرد کن ز دهر که همدست فتنه گشت
اندیشه کن ز فیل که هم جفت خواب شد.
خاقانی
لغت نامه دهخدا
تصویری از هم جفت
تصویر هم جفت
دو یا چند کس باشی که جفت و قرین هم باشند قرین عدیل: (دل سرد کن ز دهر که همدست فتنه گشت اندیشه کن زپیل که هم جفت خواب شد، (خاقانی)، همسر زوج یا زوجه
فرهنگ لغت هوشیار
دو گاوی که برای شخم به هم بندند
فرهنگ گویش مازندرانی